اگر به کتابهای قدیمی ریاضی رجوع کنید، متوجه می شوید که در قدیم علم ریاضیات به چهار فن تقسیم می شده است: هندسه، حساب، نجوم (مجسطی) و موسیقی. یعنی موسیقی فن چهارم ریاضیات بوده است.
ریاضیدانان برجسته ی ایرانی نیز علم موسیقی ایرانی را با کمک ریاضی بنیان گذاشتند. این بحث ها تقریباً فراموش شده بود. مرحوم تقی بینش، که یادش گرامی باد، و دیگر عزیزان اهل پژوهش کتابهای قدیم (یعنی نسخه های خطی) موسیقی را از قعر کتابخانه ها بیرون کشیده، و با اهتمامی بی نظیر آنان را تصحیح کرده و در اختیار علاقه مندان قرار دادند. اساتید موسیقی نیز از این کتابها استقبال کرده و سعی کردند ارتباط موسیقی امروز و گذشته را کشف کنند.
گرچه امروز دیگر موسیقی فن چهارم ریاضیات محسوب نمی شود، اما ارتباط موسیقی و ریاضی نه تنها هنوز مورد بحث دانشمندان و هنرمندان است، بلکه مباحث آن عمیق تر از گذشته شده است.
سیلوستر، ریاضیدان نامی انگلیس، در پانوشتی بر مقاله اش، "درباره ی قاعده نیوتن برای یافتن ریشه های موهومی"، چنین داد سخن می دهد: آیا نباید موسیقی را ریاضی احساس خواند، و ریاضی را موسیقی عقل؟ روح هر دو یکی است! پس در احساس موسیقیدان، ریاضی جلوه گر است و در تفکر ریاضیدان موسیقی.
(از کتاب آشنایی با تاریخ ریاضیات، جلد دوم، هاورد و. ایوز، ترجمه ی محمدقاسم وحیدی اصل، مرکز نشر دانشگاهی)